به گزارش مشرق، محسن مهدیان در کانال تلگرامی اش نوشت: دلنوشته خانم توسلی برای مرگ گربه اش بازتاب فراوانی در شبکه های اجتماعی داشته است. این دلنوشته از دو "وجه عاطفی" و "وجه سیاسی" قابل توجه است.
یکم. وجه عاطفی ماجرا
برخلاف واکنش های صورت گرفته به این سوگواره محزون که بعضا با طنز و تمسخر همراه بوده است، دلنوشته خانم توسلی طبیعی و واکنش عاطفی اش قابل فهم است. این تالم ناشی از فقدان یک موجود زنده است که مدتها دلبستگی بدان وجود داشته است. او حقیقتن نسبت به از دست دادن گربه اش تنگدل و غمین است. این ماجرا با شدت و حدت متفاوت برای همه ما نیز صادق است. اما او یک بازیگر سینماست که شهرت یافته و دلیلی ندارد واکنش یک عالم عارف را انتظار داشته باشیم.
و اما وجه سیاسی داستان مهمترست.
بجای خانم توسلی هر سلبریتی دیگری بود تحلیل ما در بند اول متوقف می ماند. اما وی بازیگری است که به یک چهره سیاسی هم شهرت دارد. مثلا نام خانم توسلی بجز سینما به جشن تولد آقای خاتمی هم مطرح است. به همایش تقدیر از عارف و حمایت از روحانی هم نامدارست.
خانم توسلی در حمایت از آقای روحانی نوشت: " همه ما به امید زنده ایم و روحانی را تَکرار می کنیم."
اما خانم توسلی که به امید اصلاحات زنده بود، بعد از مرگ گربه اش از "تکرار می کنم" نیز ناامید می شود: " دیگه هیچی از خدا نمی خوام...فقط منتظرم که زودتر بیام پیشت..."
یعنی مرز امید و ناامیدی اش، مرگ یک گربه است. "امید به روحانی اش" فراتر از مرگ یک گربه امتداد نمی یابد.
این ویژگی شبکه های اجتماعی بسیار راهگشا است. مواضع سیاسی افراد را باید همراه با سبک زندگی شان تحلیل کرد؛ همراه با ویژگی های شخصیتی شان فهمید. افراد در شبکه های اجتماعی تنها از مواضع سیاسی شان نمی گویند، از زندگی شخصی و روحیات و خلقیات شان هم روایت می کنند. مواضع سیاسی افراد را باید در کنار همین خلقیات تحلیل کرد و وزن داد.
ابعاد ماجرا را تامل فرمائید؛ پروژه "تکرار می کنم" بر گرده چه افرادی نشسته است و سرنوشت یک کشور به چه اوزان شخصیتی متصل است!... انشاالله برای مردم روشنگر خواهد بود.